حيات وحش جزيره قشم
حيات جانوري جزيره قشم
در آب ها و خشكى هاى جهان سه سيستم حياتى از نظر تنوع زيستى از بيشترين تنوع جانورى و گياهى برخوردارند اين سه اكوسيستم عبارتند از جزاير مرجانى و جنگلهاى حرا و جنگلهاى بارانى در جزيره قشم و آب هاى پيرامونى آن دو اكوسيستم هاى اول و دوم حضور دارند وسعت جنگل هاى حرا در قشم بيش از ۲۰۰ كيلومترمربع است وسعت جزاير مرجانى در آب هاى پيرامون قشم مشخص نشده اما بر اساس برآوردهاى مقدماتى در اطراف قشم و تنگه هرمز تراكم مرجان ها و تنوع جانورى وابسته به آن بيش از هر جاى ديگر در خليج فارس است.
تنوع جانورى جنگلهاى حرا در سراسر جهان و همچنين در ايران به راستى بىنظير است. تنوع بىمهرگان جنگلهاى حرا فراتر از تصور است. در جزيره قشم مهرهداران اين سيستم حياتى را كه نسبت به بىمهرگان از درصد ناچيزى برخوردار است كاملاً شناسايى نشدهاند.
شناسايى مرجانها، برآورد وسعت و پراكنش آنها و شناخت موجودات وابسته به مرجانها در تنگه هرمز و مجاور قشم به سالها كار مداوم دانشمندان كارشناسان متخصص زيستشناسى دريايى نيازمند است.
بيش از ۵۰ گونه از نرمتنان دو كفهاى، گاستروپودها، سفالوپودها و خارپوستان، خرچنگ و مرجان در سواحل قشم وجود دارد.
اطلاعاتى كه در سالهاى اخير در زمينه شناخت مهرهداران خشكىزى و بخشى از جانوران بزرگ دريايى آبهاى پيرامون قشم و خشكىهاى جزيره جمعآورى شده موارد زير را نشان مىدهد:
گونههاى شناسايى شده پستانداران قشم عبارتند از ۴ گونه خفاش كه يك نوع آن خفاش ميوهخوار است، خفاش ميوهخوار بزرگترين خفاش كشور بوده و بيشتر از قشم گزارش شده است.
۴ گونه جونده، يك نوع خارپشت، يك گونه خرگوش، يك گونه روباه و دو نوع نمسى و يك نوع جبير يا غزال ايرانى نيز در قشم شناسايى شده است.
خزندگان شناسايى شده قشم نيز بسيار متنوع هستند. سه نوع مار و ۱۷ گونه مارمولك و يك نوع دوزيست در قشم شناخته شدهاند.
در ميان مهرهداران قشم، پرندگان از بيشترين تنوع برخوردارند. فهرست پرندگان شناسايى شده قشم تا سال گذشته ۹۸ گونه بود اما با شناسايى ۷۵ گونه پرنده ديگر، اين فهرست در حال حاضر به ۱۷۳ نوع رسيده است. برخى از اين پرندگان از جمله پرندگان نادر كشورمان هستند كه شاهين كبود و حواصيل سبز از آن جملهاند.
معدود آهوان باقىمانده قشم به دشتهاى بسيار زيباى فراز كوهها پناه بردهاند و آخرين روزهاى پرخطر زندگى خود را در آنجام مىگذرانند. نسل آهو در جزيره قشم به شدت در خطر انقراض است. از اين جانواران بسيار زيبا و باارزش كه در صورت حضور در جزيره، زيبايى خيرهكنندهاى به طبيعت آن مىبخشد طى سالهاى گذشته هيچگونه حفاظتى به عمل نيامده و با اين ثروتهاى باارزش جزيره برخورد مناسبى صورت نگرفته است.
ـ دوزيستان و خزندگان جزيره قشم: با توجه به موقعيت جغرافياى جزيره قشم در خليج فارس و به دليل تنوع نواحى اكولوژيك آن و همچنين به دليل وجود زيستگاههاى متنوع نظير:
محيط تالابى جنگل حرا، پهنههاى گلى، تپه ماهورهاى متنوع، مناطق بيابانى، شنزارها، سواحل شنى، مناطق صخرهاى، مزارع و باغهاى كشاورزى و چمنزارهاى فصلى ـ مطالعه مقدماتى اكولوژيك توزيع و پراكنش دوزيستان و خزندگان جزيره صورت پذيرفت.
اين مطالعه طى سالهاى ۸۲-۸۱ با همكارى پروفسور پاپنفوس (Prof. Papenfus) از دانشگاه بركلى آمريكا در سراسر جزيره انجام و نمونههاى جمعآورى شده بر اساس خصوصيات مورفولوژيك، مورفومتريك و مريسيتك شناسايى و كليه نمونهها با فرمالين تثبيت(FIX) شده و در الكل در محل موزه قشم نگهدارى مىشوند.
نتايج مطالعه نشان داد كه نمونههاى جمعآورى شده متعلق به ۱۰ خانواده:
۱) Bufonidae 2) Agamidae 3) Lacertidae 4) Gekkonidae
۵) Scincidae 6) Varanidae 7) Colubridae 8) Viperidae
۹) Cheloniidae 10) Hydrophiidae
اين ۱۰ خانواده شامل ۲۲ جنس و ۲۶ گونه هستند. يك گونه وزغ، ۱۶ گونه سوسمار، ۶ گونه مار (۴ گونه سمى و ۲ گونه غيررسمى) و ۳ گونه لاكپشت دريايى تاكنون در جزيره شناسايى شدهاند. نتايج مهم اين پژوهش كه از لحاظ پراكنش دوزيستان و خزندگان در ايران حائز اهميت است بدين شرح است:
۱ ـ گزارش تمامى گونهها به جزء دو گونه سوسمار Pristurus rupestris و Acanthodactylus micripholis از جزيره براى اولين بار است.
۲ ـ گزارش گونه Ophiomorus از جزيره قشم به عنوان دومين گزارش اين گونه از ايران است.
۳ ـ شناسايى گونه Lepidochelys olivacea از جزيره قشم براى اولين بار از خليج فارس گزارش گرديده است.
فهرست گونههاى شناسايى شده در قشم:
نام فارسى نام انگليسى نام علمى
وزغ بلوچى Baluchestan coastal toad Bufo olivaceus
لاكپشت سبز Green turtle Chelonia mydas japonica
لاكپشت منقار عقابى Hawksbill turtle Eretmochelys imbricata bissa
لاكپشت زيتونى ريدلى Olive ridley turtle Lepidochelys olivacea
آگاماى وزغى خاكسترى Grey toad Agama Pherinocephalus Scutellatus
آگاماى چابك Brilliant Agama Trapelus agilis
گكوى زگيلدار بلوچى Baluch rock Gecko Bunopus tuberculats
گكوى دم زبر Keeled rock Gecko Cyrtopodion Scubrum
گكوى شكم زرد Yellow-bellid house Gecko Hemidactylus Flaviviridis
گكوى ايرانى Persian Gecko Hemidactylus Persicus
گكوى تركى Turkish warty Gecko Hemidactylus turcicus
گكوى سنگلاخ بلانفورد Pristurus rupestris
سوسمار پاشرابهى بلانفورد Acanthodactylus blanfordi
سوسمار پاشرابهى ايرانى Persian fringe
Acanthodactylus micropholis
دايناسورهاى كوچك قشم:
پروفسور تئودور پاپنفوس، متخصص خزندگان و استاد دانشگاه بركلى كاليفرنيا، هر سال به مدت يك ماه براى مطالعه در مورد خزندگان ايران به كشور ما مسافرت مىكند. او عضو ارشد مركز مطالعات خزندگان جهان است و از چند دهه سابقه كار و پژوهش در اين زمينه برخوردار است.
آقاى تئودور پاپنفوس در آخرين مسافرت خود به ايران (سال ۱۳۸۲) دو روز ميهمان سازمان منطقه آزاد قشم بود و طى آن از مناطقپارك ملى شهاب، باغ گياهشناسى قشم و حاشيه جنگل حرا بازديد نمود. خزندگانى كه توسط اين متخصص برجسته در جزيره قشم شناسايى شد، عباتند از:
– Bunopus tuberculatus
– Hemidactylus turcicus
– Ophiomorus tridactylus
– Trapelsu agilis
– Acanthodactylus
– Pristurus rupetris
علاوه بر خزندگان جزيره قشم، در جزه هنگام نيز خزنده بزرگ و سنگين وزن Uromastyx aegyptius به تعداد فراوان مشاهده شد.
گونهOphiomorus از جنس خزندگانى است كه در شنزارهاى ايران به سر مىبرد. اين خزنده در اعماق شنهاى روان زندگى، حركت و تغذيه مىكند. شبها كه شنهاى روى تپهها خنكتر مىشوند به سطح شنزار مىآيد و البته به ندرت ديده مىشود.
جمعيت اين خزنده كه به دليل شكل بدن توانايى شنا كردن درون تپههاى شن را دارد در قشم بسيار زياد است. مشاهده اين خزنده در جزيره باعث تعجب آقاى پاپن فوس شد. اين خزنده پيش از اين در هيچ جزيرهاى در جهان ديده نشده بود. حضور اين خزنده در جزيره قشم دليل روشنى است بر اينكه در دورههاى گذشته زمينشناسى، قشم به سرزمين اصلى ايران متصل بوده است.
مشاهده انواع بسيار جالب خزنده با جمعيت قابل توجه در جزيره قشم موجب حيرت پرفسور پاپنفوس شد. به همين روى، علاقه وافرى براى همكارىهاى علمى با منطقه آزاد قشم ابراز داشتند و به همين دليل در مورد نحوه همكارى و زمينههاى مختلف كار توافق اوليه صورت گرفت.
نكته ديگر آنكه قرار است پروفسور آندرسون استاد دانشگاه بركلى و رئيس انجمن خزندهشناسى جهان به ايران بيايد. پروفسور آندرسون دو سال قبل كتاب جامع خزندگان ايران را با بيش از ۱۹۰ عكس رنگى در ۴۵۰ صفحه به چاپ رسانده است.
پرندگان قشم
بارزترين پديده طبيعى قشم گوناگونى پرندگان آن است. از ميليونها سال پيش به اين سو حدود چهارميليون پرنده مهاجر بهطور منظم در فصلهاى مختلف سال، به خليج فارس همانند يك زيستگاه ويژه، پناه مىآورند.
غنىترين اكوسيستم در جزيره قشم كه همه ويژگىهاى يك زيستگاه بيولوژيكى كامل را دارد، در شمال غربى جزيره واقع شده است. اين منطقه بخشى از مجمعالجزاير هميشه سرسبز جنگلهاى مانگرو در تنگه خواران است كه بر اساس كنوانسيون رامسر، در فهرست مناطق حفاظت شده بينالمللى به ثبت رسيده است. در اين مكان، بيشترين تعداد پرندگان و متنوعترين گونهها ديده مىشود.
بهطور كلى، در گشت و گذارى چند روزه در جزيره قشم به آسانى مىتوان تا ۱۰۰ گونه از پرندگان آن را مشاهده كرد.
جنگل دريايى حرا در قشم شرايطى ويژه و بس مناسب براى آشيانهسازى و تغذيه ميليونها پرنده فراهم آورده است. گسترده اين جنگل كه روزانه دو بار هنگام مد دريا در آب فرو مىرود، شامل تودههاى انبوه از گونه درخت Avicennia marina است. اين درخت يكى از ۶۵ گونه شناخته شده مانگرو است كه توانسته خود را با آب شور دريا تطبيق دهد و به خوبى در آن رشد كند. سرشاخه درختان حرا اغلب توسط اهالى بومى، به منظور تغذيه دام، مورد استفاده قرار مىگيرد.
در منطقه خليج فارس افزون بر ۳۰۰ گونه پرنده شناسايى و به ثبت رسيده كه در فصلهاى مختلف سال مىتوان حدود ۱۵۰ گونه از آنها را پيرامون جزيره قشم و در لابهلاى درختان حرا مشاهده كرد. برخى از اين گونهها در فصلهاى پاييز و بهار، در مسير مهاجرت خود از افريقاى جنوبى و شرقى به سوى اوراسيا و سيبرى، جزيره قشم را به عنوان توقفگاهى براى تجديد قوا برمىگزينند و بعضى گونهها نيز براى زمستان گذرانى به اين جزيره مهاجرت مىكنند.
پرندگان ساكن اين جزيره را مىتوان در سراسر سال در مناطق بين جزر و مدى، سواحل صخرهاى مرجانى، صخرههاى ساحلى، پهنههاى گلى و در لابهلاى درختان حرا مشاهده كرد. اين آشيانههاى اكولوژيكى سرشار از مواد غذايى هستند كه هنوز دستنخورده باقى ماندهاند و همچنين زيستگاه مناسبى را براى آشيانهسازى پرندگانى به وجود آوردهاند كه به تابستانهاى گرم عادت دارند.
برخى از پرندگان جزيره قشم عبارتند از:
پليكان پا خاكسترى، باكلان، حواصيل خاكسترى، اگرت كوچك، اگرت ساحلى، اگرت سفيد، حواصيل شب، حواصيل هندى، كفچه نوك، فلامينگو، عقاب ماهيگير، كركس، جيرفتى، هوبره، سليم خرچنگخوار، صدفخوار، ديدومك، تله نوك پهن، كاكايى سر سياه، كاكايى پشت سياه، پرستو دريايى دودى، پرستو دريايى كاكلى كوچك، پرستو دريايى معمولى، پرستو دريايى كاكلى، سبز قباى هندى، زنبور خانگى كوچك، دم جنبانك ابلق، دم جنبانك كله زرد، ميوهخور، بلبل خرما، سنگ چشم كله سرخ، سوسك چيفچاف، سوسك جنبان، سوك سرسياه، طرقه بنفش، طرقه كوهى، چكچك بيابانى، شهدخور، زرد پر مزرعه، سهره خاكي.
برخلاف بسيارى از پرندگان شكارى كه از منابع گوناگون تغذيه مىكنند، عقاب ماهيگير منحصراً صياد ماهى است. اين پرنده بر فراز درياها و درياچهها پرواز مىكند و در آسمان دور مىزند. پس از پيدا كردن طعمه، از ارتفاع پرواز خود مىكاهد و در فاصله تقريباً سى مترى آب دريا به پرواز و دور زدن ادامه مىدهد. سپس با سرعت بسيار زياد به سوى طعمه فرود مىآيد و درحالىكه نوك بالهاى بلندش به عقب خم شده است شيرجهاى برقآسا مىزند و غذاى خود را از درون آب صيد مىكند. ماهىها احتمالاً تا آخرين لحظههاى حمله متوجه نزديك شدن صياد خود نمىشوند.
پاهاى عقاب ماهيگير بلند و آبى رنگ و رانهايش فاقد پرهاى بلند و انبوه است. اين پاها به پنجههاى بسيار قوى ختم مىشوند. در نوك انگشتان بلند و قدرتمند اين عقاب چنگال سياه، بلند و تيز قرار دارد. عقاب ماهيگير با اين پنجههاى كاملاً مناسب است كه ماهى صيد مىكند.
در هنگام شيرجه زدن، ابتدا پنجهها و پاهاى عقاب وارد آب مىشوند و مقدارى آب به اطراف پخش مىشوند. گاهى همه بدن عقاب نيز به زير آب مىرود. در صورت موفق شدن به صيد، عقاب ماهيگير در حالىكه ماهى را با هر دو پنجه در امتداد بدن نگه داشته است به سمت ساحل پرواز مىكند و در نقطه مناسبى از ساحل مىنشيند و به خوردن آب مىپردازد.
در صورتىكه ماهى صيد شده بزرگ باشد و با تكانهاى شديد بدن خود پرواز را براى عقاب مشكل كند، عقاب ماهيگير در حال پرواز با نوك قوى خود به بخشهايى از سر ماهى زخمهاى اساسى وارد مىكند.
براى كاستن از مزاحمت جانورانى مانند روباه و كاكايى، عقاب ماهيگير محل خوردن ماهى را به دقت انتخاب مىكند. او اغلب در نوك صخرهها و سنگهاى محصور در آبهاى دريا مىنشيند.
رنگ بدن عقاب ماهيگير به شكلى است كه در كار صيد كاملاً مؤثر و مفيد است. پرهاى زيرين بدن عقاب در حال پرواز به رنگ سفيد متمايل به آبى آسمان است. در زير بالها نوار خاكسترى باريكى ديده مىشود. پشت بدن و بالها كاملاً تيره رنگ است. نوار سياهى از نوك تا پس سر عقاب ماهيگير كشيده شده كه از روى چشمها نيز گذشته است. با اين ويژگىها به آسانى مىتوان عقاب ماهيگير را شناخت و از عقابهاى ديگر تشخيص داد.
عقاب ماهيگير در نوك صخرهها و مكانهايى كه دور از دسترس جانوران گوشتخوار است لانه مىسازد. لانه اين عقاب بسيار بزرگ است و از سر شاخه درختان و درختچهها ساخته مىشود. قطر لانه عقاب اغلب بيشتر از يك متر است. گاهى سه و به ندرت چهار جوجه در يك لانه مشاهده شدهاند ولى اغلب يك يا دو جوجه در هر لانه بزرگ مىشوند. اشتها و رشد جوجهها بسيار زياد است. عقاب ماهيگير براى سير كردن جوجهها مجبور است بهطور مداوم ماهى صيد كند. بنابراين، لانه اين عقاب اغلب در نزديكى دريا ديده مىشود.
در تمام سواحل صخرهاى جزيره قشم و همچنين در سراسر جنگلهاى دريايى حرا مىتوان عقاب ماهيگير را به آسانى ديد.
تعداد عقابهاى ماهيگير در قشم بيش از هر نقطهاى در ايران است.
عقاب ماهيگير در تمام فصول سال در قشم حضور دارد
لاك پشت- گلخورك
شناكنان به ساحل نزديك مىشود كه سالها پيش همانجا متولد شده بود شب كه مىشود، جسم سنگين خود را بر روى ماسههاى ساحل به پيش مىكشد محلى مناسب مىبايد به كمك دستها و پاهاى كوتاه و باله مانند خود، به زحمت زياد گودالى مىسازد، بيش از صد تخم مىگذارد، روى آنها را دوباره مىپوشاند و هنوز هوا تاريك است كه فارغ، به آغوش دريا باز مىگردد.
جزيره قشم به دليل داشتن سواحل شنى و ماسهاى مناسب، همواره در فصل بهار لاكپشتهاى دريايى بسيارى را براى تخمگذارى به سوى خود مىكشاند. ساحل شيب دراز در آبهاى جنوبى قشم، از جمله مكانهاى مناسب براى تخمگذارى لاكپشتهاى بزرگ پيكر دريايى است.
در شبهاى مهتاب كه نور نقرهگون ماه، همه سواحل قشم را روشن مىكند، تماشاى جانورى با پيكرى سنگين و شكلى غريب، كه از دريايى مواج و پرشكوه بيرون مىآيد. بيشتر به يك افسانه مىماند تا واقعيت.
حفر گودالى به عمق بيش از نيم متر به كمك بالهها، پر كردن گودال با دهها و گاه بيش از صد تخم در كمتر از نيم ساعت، تلاش در مخفى كردن لانه و راه پيمودن جانورى به آن سنگينى به كمك باله، به راستى تماشايى است و تجربهاى كه اگر بارها تكرار شود نيز باز اعجابانگيز است. اين رويداد به يادماندنى بارها و بارها در سواحل جنوبى قشم، به ويژه در خليجهاى دور افتاده اتفاق مىافتد.
از ميان هشت گونه لاكپشت دريايى شناسايى شده در آبهاى جهان، پنجگونه به پهنههاى آبى خليج فارس و درياى عمان وارد مىشوند: لاكپشت سبز، لاكپشت عقابى، لاكپشت چرمى، لاكپشت سرخ و لاكپشت رايدلي.
پاكى آب، ورود رودخانههاى متعدد، عمق مناسب و غنى بودن حيات گياهى و جانورى در آبهاى كشور ما بيش از آبهاى ساحل جنوبى اين دريا است و به همين دليل آبهاى شمال خليج فارس براى زندگى لاكپشتها به مراتب بهتر و مناسبتر است. از ميان پنج گونه لاكپشت ديده شده در اين دريا، دو گونه لاكپشت سبز و لاكپشت عقابى در سواحل ايران بر روى سواحل شنى و ماسههاى نرم با شيب ملايم تخمگذارى مىكنند.
سواحل بكر جنوبى جزيرهى قشم كه شيب ملايمى دارند، محل تخمگذارى لاكپشتهاى دريايى هستند. لاكپشتها حداقل دو متر و حداكثر ۵۰ متر براى تخمگذارى از دريا فاصله مىگيرند. همه لاكپشتها، شبهاى براى تخمگذارى به ساحل مىآيند. در موارد استثنايى نيز لاكپشتهايى در حال تخمگذارى در روز مشاهده شدهاند.
لاكپشتهاى عقابى به ساحل مىآيند، اغلب پس از آنكه مسافتى در ساحل جلو مىروند، كيفيت ماسه را بررسى مىكنند و چنانچه آن را مناسب تشخيص ندهند بدون تخمگذارى به دريا باز مىگردند.
تعداد تخمهاى گذاشته شده در چالهها از ۴۰ تا ۱۵۰ عدد در نوسان است. وزن تخم لاكپشتهاى عقابى از ۲۶ تا ۳۱ گرم، قطر آن حدود ۴۳ ميلىمتر و حجم تخمها نيز حدود ۲۵ تا ۳۰ سانتىمتر مكعب است.
تخريب سواحل ماسهاى و برداشت شن و ماسه از آنها، توسعه فيزيكى و ساخت و ساز در سواحل، توسعه راههاى ساحلى و آلودگى نفتى از جمله عواملى است كه مكانهاى مناسب تخمگذارى لاكپشتها را به مرور از بين مىبرد و سبب كاهش نسل اين آبزيان مىشود.
خوردن گوش لاكپشت در ايران عموميت ندارد اما اعتقاد نادرست به ارزش زياد غذايى و دارويى تخم اين آبزى در ميان برخى افراد، نسل آنها را به شدت تهديد مىكند. از ديگر دشمنان لاكپشتها كه علاقه زيادى به تخم آنها دارد، سگ، روباه و خدنگ است. روباه و سگ با استفاده از قدرت بويايى خود به آسانى محل تخمگذارى لاكپشتها را تشخيص مىدهند و تخمها را از حفرهها بيرون مىآورند.
تخمگذارى لاكپشتهاى عقابى در سواحل قشم از نيمه دوم اسفند آغاز مىشود و حداكثر تا پايان ارديبهشت ادامه مىيابد. پس از آن، بين ۴۵ تا ۶۰ روز طول مىكشد تا بچه لاكپشتها سر از تخم بيرون آورند. دماى كم يا زياد، بر خروج ديرهنگام يا زودهنگام بچه لاكپشتها از تخم و همچنين تعيين جنسيت آنها تأثير مىگذارد. هر اندازه دماى محيط تخمها بيشتر باشد بچههاى زودتر از ماسههاى سر بيرون مىآورند و جنس آنها نيز ماده خواهد شد. اما كاهش دما تأثير معكوس در اين فرايند دارد. طولانى بودن زمان تخمگذارى لاكپشتها موجب ايجاد تعادل ميان تعداد نر و مادهها مىشود.
بيرون آمدن بچه لاكپشتها از زير ماسهها ديدنى و شگفتانگيز است. ابتدا يك بچه لاكپشت دماغ كوچك و سياه خود را از ميان دانههاى ماسه بيرون مىآورد. كمى آرام مىگيرد و بدون كمترين جنبش و حركت، مىماند. پس از آن سر بچه لاكپشتها تا زير چشمها از ماسه بيرون مىآيد، مثل اينكه اطراف را مىپايد و بررسى مىكند. دقايقى طولانى ممكن است در همين حالت بماند. بدون اينكه كوچكترين حركتى داشته باشد. گاهى در اين فاصله يك دو بچه لاكپشت ديگر نيز سر از ماسهها درمىآورند. ممكن است چند بچه لاكپشت در كنار هم دقايق متمادى در حالىكه فقط سرهايشان از ماسه بيرون آمده همچنان بىحركت باقى بمانند. سرانجام زمانى كه يك يا چند لاكپشت به حركت درمىآيند مثل اينكه حركت سطح ناگهان باعث جنبش لايههاى زير شده باشد، دهها بچه لاكپشت به يكباره با هم به سطح مىآيند. در اين حالت مانند آن است كه چشمهاى مىجوشد بچه لاكپشتها در هم مىلولند و با عجله بيرون مىآيند و بلافاصله به سمت دريا به راه مىافتند. اين نوزادان را تنها دركى غريزى و حسى به سوى دريا مىكشاند و اين آغاز راهى دشوار همراه با خطرهاى بسيار براى آنهاست.
گلخورك
ماهىهاى خشك: گلخوركها، كه ماهيان خزنده نيز ناميده مىشوند، از گونههاى آشنا و دائمى زيستگاههاى مانگرو (حرا) در جزيره قشم به شمار مىروند.
گلخوركها در دالانها و حفرههايى كه در گل و لاى محل رويش درختان حرا به وجود مىآيند زندگى مىكنند و در هر دو حالت جزر و مد دريا فعال هستند و جزء معدود ماهياناند كه بيشتر اوقات خود را خارج از آب مىگذرانند.
گلخوركها با ايحاد حرفه در بستر جنگلهاى حرا موجب رسيدن اكسيژن به ريشههاى فرو رفته در گل و لاى محل رويش حرا و ادامه حيات آنها مىشوند.
گلخوركها از سختپوستان ريز يا بقاياى گياهى و آبزيان كوچك تغذيه مىكنند و خود نيز در چرخه حيات غذاى بسيارى از پرندگان آبزى، انواع ماهيان جنگلهاى حرا در جزيره قشم هستند. وجود گلخوركها در كنار دهها نوع پرنده و ماهيان ريز و درشت باعث ايجاد نظمى دلپذير در چرخه زنجيره غذايى موجودات جنگلهاى حرا شده و علاقهمندان بسيارى را براى تماشاى اعجاز طبيعت در جنگلهاى دريايى حرا به سوى خود مىخوانند.
ماهى هاى زينتى آب هاى اطراف قشم
ماهىهاى زينتى (Ornamental fishes) به دليل رنگهاى زيبا و خيرهكننده و يا شكلهاى عجيب آنها مورد توجه قرار گرفتهاند. اين ماهيان به دو دسته اصلى ماهىهاى آب شيرين و ماهىهاى آب شور (دريايى) تقيسيم مىشوند. اگرچه حجم اصلى تجارت ماهيان زينتى در دنيا به ماهىهاى زينتى آب شيرين اختصاص دارد، اما فعاليت بر روى ماهيان زينتى دريايى (آب شور) نيز امروزه در جهان بسيار گسترش يافته و به رغم حجم اندك داراى ارزش بسيار و قابل توجه است. اين امر به خاطر زيبايى و تنوع رنگهاى جذاب اين گونه ماهيان است
ماهىهاى زينتى آب شور به دليل همجوارى مرجانها و صخرههاى مرجانى، به ماهىهاى مرجانى (Coral Reef fishes) نيز معروف هستند. در كشور ما نيز اين ماهىها در اطراف صخرههاى مرجانى و پيرامون جزاير مرجانى خليج فارس وجود دارند.
ـ ماهىهاى زينتى دريايى: امروز آكواريومهاى دريايى بسيار متداول گشتهاند. نگهدارى ماهىهاى صخرههاى مرجانى در آكواريوم كه روزگارى غيرممكن مىنمود اكنون با پيشرفت تكنولوژى و دستيابى به زيستشناسى و فناورى نگهدارى اين ماهيان، با ساخت نمكهاى مصنوعى دريا و ساير نهادهها روند سريعترى پيدا كرده است به نحوى كه در كشورهاى پيشرفته، بسيارى از آنها مورد تكثير و پرورش قرار گرفتهاند. از طرفى، وجود ماهىهاى زيبا در صخرههاى مرجانى و آسان شدن ورود انسان به محل زيست طبيعى اين مخلوقات زيبا باعث جذب هزاران توريست از سراسر دنيا براى ديدن صخرههاى مرجانى و موجودات ساكن آنها گشته است بهطورى كه سالانه هزاران نفر تنها براى ديدن جزاير و صخرههاى زيباى مرجانى كشور مالديو (كه به آكواريوم جهان معروف شده) به آنجا سفر مىكنند و اين كشور فقط از طريق جذب توريست درآمد فراوانى كسب مىنمايد.
نخستين چيزى كه در يك نگاه به آبسنگهاى مرجانى توجه هر بينندهاى را به خود جلب مىكند شفافيت آب و تنوع و تراكم موجودات آبزى اين مناطق است. براى مثال در آبسنگهاى بزرگ مرجانى استراليا (Grate Barrier Reef) بيش از دوهزار گونه از انواع آبزيان در آن زندگى مىكنند (Dakin- 1995).
ماهىهاى زينتى مرجانى به منظور كسب حداكثر و مناسبترين فضاى اطراف خود از لحاظ شكل رنگ و رفتار بهگونهاى تكامل يافتهاند كه توانايى زندگى در نواحى مختلف مرجانى را پيدا كردهاند. آنها براى زنده ماندن به انواع خاصى از غذاها وابستگى پيدا كردهاند و براى به دست آوردن آن روشها و ترفندهاى ويژه خود را دارند. رقابت بر سر كسب غذا و فضا هميشه در چنين محيط فشردهاى در جريان است. اين رقابت شامل تمامى موجودات صخره مرجانى مىشود و از مرجانها تا ماهىها همگى در پى حفظ و گسترش قلمرو و فضاى بيشتراند. همين امر باعث به وجود آمدن همزيستى و همسفرگىهاى بسيار جالب در بين موجودات صخره مرجانى شده به نحوى كه دو موجود براى بقا در دريا به طرز عجيبى به يكديگر وابسته گشتهاند. از اين ميان، همبستگى شقايقهاى دريايى و دلقك ماهيان بسيار مورد توجه قرار گرفته و هميشه از آن به عنوان زيباترين نوع اين همزيستىها ياد مىكنند به نحوى كه ماهى دلقك از شقايق دريايى به شدت پاسدارى مىكند و مزاحمان را از آن دور مىنمايد.
ماهىهاى مرجانى نيز از صخرهها و مرجانها حفاظت مىكنند و به محض نزديك شدن ماهىها مزاحم و يا همنوعان خود، آنها را به شدت مورد حمله قرار مىدهند چرا كه آنجا چراگاه و محل تخمريزى آنهاست. طراوت و زنده بودن يك صخره مرجانى در گرو چرخه اكوسيستم آن است و به محض اختلاف در اين اكوسيستم شاهد از بين رفتن و كم شدن گونهها و در نهايت مرگ صخره مرجانى خواهيم بود.
ـ ماهىهاى زينتى خليج فارس: در جنوب كشور عزيزمان در محدوده ۲۴ تا ۳۰ درجه عرض جغرافيايى شمال سواحل زيباى خليج فارس واقع شده است. اين خليج وضعيت نيمه بستهاى دارد و از بخش جنوب شرقى از طريق تنگه هرمز كه يك گذرگاه استراتژيك است به درياى عمان و اقيانوس هند و آبهاى آزاد متصل شده است. خليج فارس به دليل قرار گرفتن در عرضهاى زير استوايى، يك زيست كاملاً مخصوص به خود را دارد و به واسطه ارتباط با اقيانوس هند، زيستبوم آن تا حدى شبيه مناطق ياد شده است و به علت داشتن اكوسيستمهاى مرجانى و ماهىهاى خاص آن جزء مناطق مرجانى جهان محسوب مىشود.
آبسنگهاى مرجانى خليج فارس با توجه به غناى اكولوژيكى مهمترين منطقه زيست ماهىهاى زينتى دريايى منطقه هستند. اگرچه به نظر مىرسد كه مرجانها بهطور معمول نبايد در ماوراى عرض جغرافيايى ۵/۲۳ درجه استوا وجود داشته باشند. ولى با توجه به فاصله از خط استوا و قرار گرفتن در عرضهاى زير استوايى (ساب تروپيكال) و داشتن آب و هوايى معتدل گرم اين خليج مثال بارزى از انطباق موجودات دريايى به شمار مىرود.
در خليج فارس تراكم آبسنگهاى در اطراف جزاير مرجانى مشاهده مىشود اگرچه آبسنگهاى حاشيهاى در نوار ساحلى نيز بهصورت پراكنده ديده مىشوند، وجود چنين آب و هواى خاصى باعث شده كه مرجانها و ماهىها و ساير موجودات دريايى با توجه به تغييرات دائم آب و هواى منطقه داراى دامنه تحمل زيادى نسبت به ساير مناطق گرمسيرى باشند. به همين دليل، اغلب ماهىهاى زينتى منطقه خليج فارس بسيار مقاوم به تغييرات دمايى و فيزيكوشيمياى آب هستند.
پراكندگى اين ماهيان در اطراف صخرههاى مرجانى و مناطق منتهى به اين صخرهها است. تنوع ماهىها زينتى مرجانى و كم و زياد شدن جمعيت آنها و پراكندگىشان در فصول مختلف متفاوت است و با توجه به شرايط زيست محيطى و كم و زياد شدن غذا و شرايط آب مهاجرت منطقهاى نيز دارند. سنسورهاى موجود در بدن اين ماهيان به محض دريافت علائم تغييرات در شرايط زيست محيطى به آنها فرمان مهاجرت را مىدهد و ماهى نيز منطقه خود را عوض مىكند.
گونههاى با ارزش ماهىهاى زينتى مرجانى خليج فارس محدود هستند. علت اين امر را در مقايسه با ساير مناطق مرجانى و كشورهاى مطرح، نسبت به حجم تشكيلات مرجانى موجود در ايران و اين كشورها بايد بررسى نمود. به علاوه، منطقه آب و هوايى و جغرافيايى نيز از مهمترين دلايل ديگر است. مثلاً طول آبسنگ مرجانى بزرگ استراليا (Grate Barrier Reef) كه در حدود ۲هزار كيلومتر است و يا طول آبسنگ مرجانى درياى سرخ كه در حدود ۱۶۰۰ كيلومتر است و يا وسعت جزاير مرجانى استوايى فيليپين يا اندونزى با ۱۷۰۰۰ جزيره مرجان و… با حجم تشكيلات مرجانى خليج فارس قابل مقايسه نيستند. طبعاً مناطق مذكور با داشتن تنوع گونهاى بسيار و عوامل مهمى همچون وجود زيستگاه مناسب آب و هوايى، غذاى فراوان، قرار گرفتن در مسير آبهاى آزاد اقيانوس و محدودتر بودن عوامل آلودگىزا تنوع و فراوانى قابل ملاحظهاى دارند. علاوه بر آن عوامل انسانى ديگر مانند به كارگيرى دانش روز و تلاش منسجم و همگانى كشورهاى ذىنفع در جهت حفظ و حمايت از صخرههاى مرجانى به عنوان پناهگاه ماهىهاى زينتى مرجانى باعث شده كه نتايج اين تلاشها براى آنها كمكم به ثمر بنشيند و آنها نيز از اين منابع به عنوان مهمترين منبع جذب توريست استفاده و بهرهبرداى نمايند.
متأسفانه در خليج فارس فشار زيادى بر اكوسيستمهاى مرجانى وارد مىشود. عواملى چون طوفانهاى مكرر كه ساختمان يك صخره مرجانى را به هم مىريزد و گرم شدن آب دريا و منطقه (در سالهاى ۷۷ و ۱۳۷۶) يا آلودگىهاى متعدد نفتى ناشى از حفارىها و اكتشافات نفتى، تخليه آب توازن نفتكشها، ساخت و ساز اسكله و بندرگاه، ورود پسابهاى صنعتى، شهرى، غرق شدن كشتىهاى نفتكش و آلودگىهاى طبيعى مانند بلوم جلبكها و يا آلودگىهاى قارچى و انگلى به ويژه صيد و قاچاق مرجانهاى سخت آهكى از جمله عوامل مخرب و تهديدكننده صخرههاى مرجانى و به دنبال آن ماهىهاى زينتى ساكن آنها است. كه لزوم نظارت بيشتر و دقت سازمانهاى مسئول در حفاظت از اين ميراث زنده ۵ ميليون سالانه را مىطلبد.
ـتنوع زيستى آبهاى قشم و ماهىهاى زينتى: جزيره قشم بزرگترين جزيره خليج فارس است. اين جزيره با آب و هواى ويژه و اكولوژى خاص خود و با داشتن ۳ جزيره در اطراف، زيباترين نقطه خليج فارس است. وسعت و تنوع اكولوژيكى هر كدام از ۴ جزيره قشم، لارك، هنگام و هرمز بسيار درخور توجه و حائز اهميت است. از جنگلهاى وسيع حرا با اكوسيستم ويژه و منحصر به فرد در منطقه تا سواحل شنى و ديوارههاى مرتفع صخرهاى و سواحل گلى و باتلاقى تا جزيرهها و صخرههاى مرجانى اين منطقه همه و همه مجموعهاى از انواع اكوسيستمهاى آبى دريايى را در خود جاى داده است.
فضاى زيرآبهاى پيرامون جزيره قشم در هر قسمت بسيار متفاوت است. در طرفى ساحل پوشيده از جلبكهاى دريايى و در قسمت ديگر منطقه بين جزر و مدى گلى و در قسمت ديگر ساحل يكدست شنى و در قسمتى ديگر صخرههاى و مرجانهاى زيباى دريايى باعث شده انواع متنوعى از آبزيان را در اين منطقه از پستانداران بزرگ دريايى چون نهنگها و دلفينها و كميابترين پستاندار دريايى نظير دوگانگها را مىتوان ديد. به علاوه، ماهىهاى بزرگى همچون كوسه نهنگ، (يا كوسه كر) و يا انواع ماهىهاى بزرگ مانند كوسه ماهىها، سفره ماهىها، يا ماهىهاى خوراكى و تجارى مانند: ماهىهاى هوور، هامور، سنگسر، شير، ميش ماهى، شوريده و يا… انواع ماهىهاى زينتى دريايى نظير: مارماهى، اسب ماهى، خروس ماهى، فرشته ماهى، پروانه ماهى، زمرد ماهى، دلقك ماهى و بلنىها و گلخوركها و… تا انواع سختپوستان مثل خرچنگها، ميگوها، لابسترها تا انواع نرمتنان مانند حلزونها و شكمپايان، صدفها، هشتپاها و يا انواع خارپوستان چون ستارههاى دريايى و توتيا و بالاخره انواع مرجانها و شقايقهاى دريايى، كرمهاى لولهاى و جلبكهاى دريايى همه و همه از تنوع زيستى موجودات دريايى در اين منطقه حكايت دارد.
همانطور كه گفته شد، ماهىهاى زينتى قشم نيز در اطراف چهار جزيره و در تمامى اين اكوسيستمها يافت مىشوند اما فراوانى آنها در اطراف صخرهها و مرجانها و اكوسيستمهاى مرجانى بيشتر است.
آكواريوم طبيعى قشم
آبهاى قشم تنوع حاوى هزاران تپه و جزيره مرجانى و بيش از ۱۰۰۰ گونه ماهى زينتى و ديگر آبزيان است كه گنجينه پرارزش و تنوع جانورى شگفتانگيز آبهاى قشم را بسيار زيبا و رويايى ساخته است كه مىتواند يك مقصد كليدى براى جهانگردان سراسر جهان باشد. بهطور كلى حيات آبى قشم داراى چهار بستر گلى، شنى، صخرهاى و مرجانى است. به جز بستر گلى كه بيشتر در منطقه جنگلهاى حرا وجود دارد، بسترهاى ديگر را در جاى جاى آبهاى پيرامون قشم مىتوان مشاهده كرد. بخش اعظم آبهاى قشم داراى بستر شنى است و بعد از آن مىباشد به بسترهاى صخرهاى و مرجانى اشاره كرد. در هر بستر مىتوان شاهد گونههاى خاص آن بود، بهطور مثال در بستر گلى و شنى از گروه بىمهرگان، شقايقهاى دريايى خاص منطقه، ميگوها و مادر ميگو (Locust Lobster) و از گروه مهرهداران كفال، شوريده، شبه شوريده، گربه ماهى، مارماهى گلى، چند نوع از سفره ماهيان و كفشك ماهى را مىتوان نام برد.
در بستر صخرهاى از جلبكهاى قهوهاى، قرمز و سبز منطقه ـ كه فصل شكوفايى آنها در پاييز است و بهصورت علفزارهاى دريايى مىباشد. و از بىمهرگان نظير عروس دريايى، كشتى چسبها، مرجان خاص خليج فارس، كرمهاى پرتار منزوى، حلزونهاى دو كفهاى خوراكى مرواريدساز، نرمتنان بدون صدف، ستاره دريايى، خيار دريايى، توتيا و هشتپا، از گروه ماهيان انواع ماهىهاى صخرهاى، خفاش ماهى، ماهىهاى تك خار، سرخار، كوسه سرچكشى منطقه، شاه ميگو (Lobster)، ميگوى تمييزكننده و در بستر مرجانى از گونههاى مرجانى مانند: مرجان سنگى نظير (Porites Acropora) و (Mean Drina) و مرجانهاى بادبزنى نظير (Gorgonig)و از ماهيان نواحى مرجانى مانند ماهى جراح، خروس ماهى و خلاصه زيباترين شاه ميگوى جهان با نام علمى (Panulirus Versicolor) را مىتوان نام برد.
شاه ميگوى قشم
شاه ميگوى خاردار آبهاى قشم: خليج فارس با گسترهاى نزديك به ۲۵۱ هزار كيلومتر مربع، بين ۳۰/۲۶ درجه و ۳۱ درجه عرض شمالى و ۲۰/۵۶ درجه طول شمالى نصفالنهار گرينويچ واقع شده است و جزيرهى زيباى قشم، همچون نگينى بر پهنهى آبهاى نيلگون آن مىدرخشد.
قشم، بزرگترين و پرجمعيتترين جزيره تنگهى هرمز است كه طول آن حدود ۱۳۰ كيلومتر و عرض آن از ۱۰ تا ۳۵ كيلومتر متغير است و شهر قشم در دماغه جزيره از بندرعباس ۱۸ كيلومتر فاصله دارد. اين جزيره كه جهتى جنوب غربى ـ شمال شرقى دارد، احتمالاً مرتبط با يك چينخوردگى است كه حدود ۲۵ ميليون سال پيش (دورهى ميوسن) اتفاق افتاده است. همچنين در اين جزيره، صخرههاى مربوط به ۵ ميليون سال پيش (دورهى پليوسن) نيز مشاهده مىشوند.
جزيرهى قشم توسط كوههاى آهكى كه اغلب داراى ديوارههاى عمودى هستند، احاطه شده است. اين كوهها به فواصل مختلف از كنارهى ساحل قرار گرفتهاند بهطورى كه بعضى از آنها بهطور مستقيم در كناره قرار داشته و بعضى ديگر، چندين كيلومتر از كناره فاصله دارند.
سواحل اين جزيره، دندانك دارند و عمق آب به دليل وجود صخرههاى زيردريايى كم است. اين صخرهها زيستگاه يكى از زيباترين شاهكارهاى آفرينش يعنى، شاه ميگوى خاردار (Spiny Lopster) است. اين موجود سخت پوست كه نام علمى Panulirus versicolorبر آن نهادهاند، در فرانسه و اسپانيا لانگوست (Langouste) در منطقهى خليج فارس ميگوى لاركى و در بلوچستان ملائو ناميده مىشود.
تنوع رنگ و شيوهى آميختن رنگها بر بدن اين جانور، بسيار چشمگير و جذاب است. بدينصورت كه لكههايى به رنگ آبى متمايل به سياه و يك نوار سفيد رنگ. سطح سرپشتى اين شاه ميگو را كه داراى زمينهاى سبز ـ آبى است، مىآرايند. همچنين، يك نوار افقى سفيد كه دو نوار نازك سياه رنگ آن را احاطه نمودهاند، سطح پشت هريك از قطعات شكم آن موجود را مىپوشانند. پاها و شاخكها در جهت طولى رنگآميزى شده و پايهى شاخكها. به رنگ صورتى روشناند. سطح سرپشتى و شاخكهاى حيوان، با خارهايى در اندازههاى مختلف تزيين گشته است.
شاه ميگوها ”جدا جنس“ هستند و در هر نوبت توليد مثل، تعداد زياد تخم پديد مىآيد كه حيوان ماده به وسيلهى پاهاى شنا، آنها را در زير شكم خويش نگهدارى مىكند. سپس، از هريك از تخمها موجود كوچكى به نام ”لارو“ متولد مىشود. دورهى زندگى لاروى در اين موجود در حدود ۱۸۰ روز است كه به دنبال آن دوره جوانى آغاز مىشود در طى اين مدت شاه ميگوهاى جوان از نوعى كرم كه در زيستگاه آنها موجود است، تعذيه مىكنند. پس از چندين مرتبه پوستاندازى، شاه ميگوى جوان به يك شاه ميگوى بالغ تبديل مىشود.
”شاه ميگوى خاردار بالغ“ كه طول عمرش بيش از ۵ سال است، همه چيزخوار بوده و از علفهاى دريايى، جلبكها، كرمهاى پرتار، دوكفهاىها، ساير سختپوستان (مانند كشتى چسبها) و… تغذيه مىكنند.
متوسط طول بدن اين جانور ۳۰ سانتىمتر است و حداكثر آن به ۴۰ سانتىمتر مىرسد. اين خرچنگها نه تنها سمى و خطرناك نيستند، بلكه به واسطهى بزرگ بودن اندازهى بدن، از نظر علم تغذيه اهميت فراوانى دارند. بنابراين شاه ميگوهاى خاردار، از مهمترين محصولات شيلانى مناطق معتدله و گرمسيرى اقيانوسهاى بزرگ جهان، محسوب مىشوند.
در صخرههاى محل زندگى اين گونهى جانورى، شكافهايى وجود دارد كه حيوان در مواقع لزوم مىتواند به آنجا پناه ببرد و خود را از روشنايى، شرايط زيانبار محيط و دشمنانى چون كوسهها، سفرهماهىها، هشت پايان، دلفينها، لاكپشتان دريايى و انسان حفظ كند.
اين موجود زيبا كه ساكن آبهاى كم عمق (تا ۱۵ متر) نواحى گرم است، انتشار جغرافيايى بسيار گستردهاى دارد و علاوه بر مناطقى از خليج فارس و درياى عمان، در سرتاسر درياى سرخ (از جنوب شبه جزيرهى سينا)، خليج عدن، سواحل شرقى جنوب آفريقا تا ناتال (آفريقاى جنوبى)، ماداگاسكار، جزاير سىشل، جزيرهى رئونيون، سواحل پاكستان، هند و سريلانكا وجود دارد. اين گونهى جانورى همچنين در خارج از اين مناطق و در اقيانوس هند شرقى و اقيانوس آرام غربى، جنوب ژاپن، مجمعالجزاير ميكرونزى، جزاير ساموآ و شمال شرقى استراليا نيز يافت مىشود.
مرجان ها
آبهاى قشم، با اين تنوع بزرگ جانورى و به ويژه تپهها و جزاير مرجانى آن نه فقط هيچگاه بهطور كامل و جامع مورد تحقيق قرار نگرفته است بلكه توسط عوامل بيرونى در معرض خطر و تهديد است. در جلوگيرى از روند تخريب مرجانهاى منطقه ـ كه خود تأثير مستقيم بر روى ساير گروههاى جانورى گياهى دارد ـ ايفا كند.
در اين نواحى، مسائل مربوط به تنوع گونهاى و درون گونهاى و رقابت بين گونهها و دشمنان و مدافعان مرجانها، براى تحقيقات بسيار مهم است. در آبهاى قشم علاوه بر گروههاى ذكر شده، گروه نرمتنان موجود نيز بسيار متنوع و قابل توجه است. اين گروه شامل شكمپايان، دوكفهاىها، ناوپايان، بسپاره صدفان و سرپايان است. از ديگر گروههاى موجود در آبهاى قشم مىتوان به سختپوستان كه از متنوعترين گروههاى بندپايان بعد از حشرات مىباشند اشاره كرد. اين گروه در آبهاى قشم در نواحى جزر و مدى، صخرهاى، گلى و شنى از تنوع خاص برخوردار بوده كه مىتوان به خرچنگهاى پهن و دراز، كشتى چسبها، ميگوهاى عابد، بكشنزن و معمولى و خرچنگ دراز دريايى اشاره كرد.
گروه ديگرى كه در آبهاى قشم موجود است و تاكنون نيز دربارهى آن مطالعه كاملى نشده، گروه خارپوستان است.
اين گروه شامل ستارههاى دريايى، توتيا، خيارهاى دريايى و دلارهاى سنگى هستند كه در نواحى كمعمق زندگى مىكنند و بالاخره از گروه ماهيان كه از آنها نام برده نشده مىتوان به گل خورك اشاره كرد در منطقه جنگلهاى حرا يافت مىشود، همچنين مىتوان به گونههايى از ماهيان گويى اشاره كرد كه بر روى صخرههاى بالاى سطح آب منتظر برخورد امواج مىباشند.
اگر زيبايىهاى موجود در آبهاى قشم را مديون مرجانها بدانيم چيزى به گزاف نگفتهايم. نقش مرجانها را در آبهاى منطقه زمانى بهتر مىتوان دريافت كه بدانيم با نابودى آنها بخش اعظم حيات جانورى منطقه از بين خواهد رفت و اين مطلب علاوه بر خسارات مهم زيست محيطى تأثير بسيار ناگوارى بر چرخه اقتصادى منطقه به همراه خواهد داشت.
مرجانها علاوه بر تأمين مواد غذايى براى اغلب گونههاى موجود، نقش بسيار مهمى در تصفيه آبهاى منطقه و مهيا ساختن شرايط براى ادامه زندگى ساير گونهها دارند و نيز عامل بازدارندهاى در تخريب نوار ساحلى بر اثر طوفانها و امواج پرقدرت هستند. در حقيقت، مرجانها براى سواحل به عنوان يك موجشكن طبيعى عمل مىكنند.
در آبهاى اطراف قشم بيش از سى گونه مرجان وجود دارد. اين رقم در آبهاى خليج فارس به بيش از ۷۰ گونه مىرسد كه بيش از پنجاه گونه آن در آبهاى ايران زندگى مىكنند. مرجانها بهطور مستقيم و غيرمستقيم در چرخه حيات آبزيان كوچك پيكر و درشت پيكر منطقه ـ از تغذيه موجودات گرفته تا محلى براى تخمگذارى و اختفاى آنها ـ نقش بسيار مهمى دارند. شكارچيان بزرگ، از قبيل كوسهها دلفينها، غذاى مورد علاقه خود را در بسترهاى مرجانى به راحتى مىيابند. تداوم اين حيات آبى قشم و زيبايىهايش در گروه حفظ مرجانهاى منطقه است.
برچسب: حيات وحش دريايي قشم، درباره حيات وحش قشم?، رستوران هاي جزيره قشم، منطقه? حفاظت شده? جنگلهاي حرا، پناهگاه حيات وحش جزيره، ،